خلاصه داستان
سال اول برای هری سال خوش یمنی نبود و بارها خطر از بیخ گوش او رد شد. در سال دوم او با هیولای باستانی و زهرآلود به نام باسیلیسک (Basilisk) مواجه شد ولی این بار هم جان سالم به در برد. در کتاب سوم که روایتگر حوادث سال سوم است، هری پاتر و دوستانش با زندانی خطرناکی به نام سیریوس بلک سر و کار دارند که به گفته برخی کسی است که مکان زندگی پدر و مادر هری را به لرد سیاه لو داد. پس از اینکه حقایق برای هری درباره زندانی فراری آشکار میشود حال او باید خود را برای مسابقه ای بزرگ و تاریخی آماده کند. مسابقه ای به اسم سه جادوگر که در آن هری با سه جادوگر جوان و با استعداد دیگر رقابت می کند. طی حوادث تلخ و غیرمنتظره ای، لرد سیاه دوباره به قدرت میرسد ولی بسیاری از مردم حرفهای هری مبنی بر بازگشت این جادوگر بی رحم را باور نمی کنند. در کتاب پنجم گروهی از افراد معتمد دامبلدور محفلی به نام «محفل ققنوس» را تشکیل می دهند که هدف آن مبارزه با ولدمورت و محافظت از پسر برگزیده یعنی هری پاتر است. کتاب ششم مخاطبان خود را با شوکهای بسیاری روبرو می کند و لحظات مهیج اما تلخ را به آن ها می چشاند. "هری" که چیزی برای از دست دادن ندارد تصمیم می گیرد به همراه رون و هرماینی به دنبال هورکراکسها برود و با نابودی آنها پس از هفده سال از قاتل والدینش انتقام بگیرد.