کتاب Einstein's Cosmos به این نکته اشاره میکند که انیشتین اغلب کارهای خود را که یافتن اصول و زیربنای هر اختراع بود، بهسرعت بهپایان میرساند. این امر باعث شد او زمان زیادی را برای رویاپردازی و فکرکردن در مورد فیزیک در محدوده آرام دفترش بگذراند. انیشتین در آن زمان با دو نظریه بزرگ فیزیک دست و پنجه نرم می کرد: یکی نظریه نیوتون و دیگری نظریه Maxwell که میگفت سرعت نور ثابت است. انیشتین فکر میکرد که این دو نظریه با یکدیگر در تضاد هستند. یک شب وقتی به خانه میرفت به برج ساعت در برن نگاه کرد و مجسم کرد که با سرعت نور در ماشین حرکت میکند. او متوجه شد که ساعت برج متوقف بهنظر میرسد زیرا نور نمیتواند به ماشین برسد. سپس فهمید که زمان در سراسر دنیا با توجه به سرعت حرکت شخص میتواند با سرعتهای مختلفی حرکت کند. در اینجا او به نظریه نسبیت نزدیک شدهبود. پس از آن، انیشتین مقالهای نوشت و آن مقاله دستنوشته 31 صفحهای تاریخ جهان را تغییر داد.